ومن مسافرم ،اي باد هاي همواره! ر
مرا به وسعت تشكيل برگها ببريد
مرا به كودكي شور آب ها برسانيد
و كفش هاي مرا تا تكامل تن انگور
پر از تحرك زيبايي خضوع كنيد
دقيقه هاي مرا تا كبوتران مكرر
در آسمان سپيد غريزه اوج دهيد. ر
و انفاق وجود مرا كنار درخت
بدل كنيد به يك ارتباط گم شده پاك
و در تنفس تنهايي
دريچه هاي شعور مرا بهم بزنيد.ر
روان كنيدم دنبال بادبادك آن روز
مرا به خلوت ابعاد زندگي ببريد. ر
حضور "هيچ" ملايم را
به من نشان دهيد
0 Comments:
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home