Name:
Location: tehran, tehran, Iran

Saturday, June 11

در هياهوي گندم و آسياب،ه
دانه اي،ه....................................
عاشق شد....................................
عاشق موري....................................
خود را در مسيرش گذاشت
مور هم او را خورد.ه..........................
حقير

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

درب اتاق را باز کردم و به درون اتاق کناري سرک کشيدم. به معشوقم نظر کردم چه معصومانه پيکر خود را به دستان خواب داده بود،

1:24 AM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home