من و تنهايي و ماه

Name:
Location: tehran, tehran, Iran

Wednesday, June 27

پادزهر

هفت تا هشت سال
برای زندگی کافیست
!هقت یا هشت سال...خلاص
!بقیه اش نقدی مزورانه است
زنبور زهر آگین خیانت متورم می کند هیکل ها را
!و ما با خون فاسد خود به سفرهای بزرگ می رویم
!پیراهن های بزرگ می پوشیم
!خانه های بزرگ می سازیم
حرف های بزرگ می زنیم
و خردمندانه طنین گریه های بزرگ خود را
!به هق هق آرام تخفیف می دهیم در مناسبات بزرگ
می گویند : پادزهر را از زهر می گیرند
می شنویم از گلوی گشاد خود
و پاهای بزرگ خود را به زمین می کوبیم
تا تنها صدای موجود عبور حجم بزرگ ما
،درکوچه ها بزرگ باشد
...کوچه هایی که در کودکی بارها در آنها گم شده بودیم
باز هم از حسین پناهی این بزرگ مرد پاک در روزگار ناپاک معاصر

زاپاس

...
:حرفم این بود
کسی از حال کسی آگه نیست
!حالی نیست
:من در آیینه به خود می گویم
!حیف از بز
،آدمی
!مالی نیست
،زاهدی که تویوتایش پنچر بود و زاپاس نداشت
از من پرسید : مغمومی؟
!گفتمش : من مرد دریا هستم
!خوش به حالت ! زاهد ! معصومی
پا برهنه لگدی زد به چرخ
:و از من پرسید
!جک و زاپاس نداری همراه؟
کفتمش : مرد دریا هستم
،جز دل دریایی
...هیچ ندارم همراه
!گفت : آدمی ماهی زهرآیینیست
!مسمومی
!!...و گذشت
حسین پناهی

عاریتی

!تو را درک می کنم، ای ماه
!ای دختر شگفت رویاها
!ای نشانه ی هر چه خاطر و خاطره ها
!خرامان اسمان و چشمها
!یگانه
شهر آشوب همه آشوب دلان
،تو را درک می کنم
! ای ماه
!و تنهاییت را در پس ابر های باران زا
تو را باور می کنم
ای مروارید این اقیانوس باژگون
و خوب می دانم
!همه ی آرایه ها و پیرایه هایت،عاریتی است
حسین پناهی

Sunday, June 3

غصه ی ماهی و ماه


من یه ماهی ته یک چاه عمیق ، تنهای تنهام
تو ولی مثل یه ماهی توی آسمون پاک
دور و برت پر از ستاره هایی که
.همشون؛ چشمک میزنن به روی ماهت
ولی من این پایینا ؛ دلخوشم به عکس تو
که میفته روی چاه
!همین وبس
.
.
.
می دونی
آخه عاشقت شدم
شعر مینویسم واسه تو
توی آب
ته این چاه عمیق
شعرای نیمه تموم
!هِم!آره میشنوی صدامو؟ شعرای نیمه تموم آبکی؛ نمونَش همین یکی
شبا شعرامو می خونمم واسه تو؟
! نه
واسه عکست که میفته روی چاه
آخه تو از اون بالا حتی منو نمیبینی تا چه برسه که بخوای صدای حقیرمو از ته این چاه عمیق، بشنفی
.
. آره. شبا شعرامو می خونم واسه عکست که میفته روی چاه
.به امید یه نگاه.به امید یه نگاه.........................................
.
.
!زندگیم شده همین
.
.
.
می دونی؟
.یه روز این پایین می میرم
.ته این چاه عمیق تموم می شم
تنهای تنها می میرم.هیشکی منو نمی بینه.مردنمو نمیبینه
،ولی تو
همیشه اون بالایی و
...،اون همه ستاره های رنگارنگ
.حیوونی من! حیوونی من...................................
86/3/13